به سخنان عده ای از پادشاهان معاصر کوروش بنگرید

ساخت وبلاگ

اما هرگز بر خاطر پادشاهان آشوری نمی گذشت که این کارها کار آدمی نیست و سراسر توحش است. این خصیصه در تمام دنیای مشرق زمین وجود داشت در مقایسه با چنین پادشاهان و چنین امر شایعی است که ما متوجه می شویم به حق و به شایستگی به کوروش لقب " شبان خدا " داده اند. و بی سبب نبوده که مردم بیش از هر کشورگشای دیگری او را دوست می داشته اند. اغلب پادشاهان شرق برای جلوگیری از شورش و استوار ساختن پایه های نظم و امنیت و سلطنت درمیان ملل غیر متجانسی که یوغ فرمانروایی آنها را به گردن داشته اند، به کشتن و شکنجه کردن متوسل می شدند. آشوربانی پال افتخار می کند که سه هزار نفر اسیر را سوزانده و دست و پای روسای قبایل و کارمندان دولتی را بریده. و یا زبان بدخواه دشمنان را بیرون کشیده. و اعضای بریده ی آنان را به خورد سگان و گرگان داده و با این کار مایه شادی خدایان بزرگ را فراهم آورده است. و یا بناهایی که برافراشته است از جسد آدمیانی است که سر و دستشان را بریده است. اما افتخار شاه پارسیان در این بود که: " بی جنگ و جدال وارد بابل شدم...من از خرابی خانه های آنها جلوگیری کردم. من نگذاشتم اهالی از هستی ساقط شوند." یکی از بزرگترین ارکان سیاست و حکومت وی آن بود که برای ملل و اقوام مختلفی که اجزای امپراطوری ایران را تشکیل می دادندة به آزادی عقیده ی دینی و عبادت معتقد بود. امری که هنوز در کشورهای کوچک و بزرگ جهان که دم از آزادی و دموکراسی می زنند تحقق نیافته است، و این خود می رساند که در‌آن هنگام که به گفته ی ولتر:" روم دهکده ی کوچکی بود که به چاپیدن همسایگان خود اشتغال داشت و فرانسه و انگلستان و آلمان سرزمین قبایل وحشی ای که هنوز از حال چادر نشینی بیرون نیامده بودند" و آمریکا جز قاره ی دور افتاده ای که مردمش در نهایت توحش به سر می بردند نبود، مردی در مشرق زمین ، آریائی از نژاد آریائی حکومت می کرد که به رموز سلطنت و فرمانروایی بیش از سیاستمردان بزرگ قرن بیستم آگاه بود و می دانست اصل اول حکومت کردن بر مردم، احترام گذاشتن بر عقاید و اعتقادات قلبی و دینی و اجتماعی آنهاست. اعم از اینکه سیاه یا سفید ، سرخ یا زرد باشند. به همین جهت ، هرگز شهرها را غارت نمی کرد، و معابد را ویران نمی ساخت. به خدایان ملل مغلوب به چشم احترام می نگریست، و برای نگاهداری پرستشگاه ها و معابد، رعایای خویش را معاونت می کرد. کوروش پیک شادی و آزادی برکات لایزال الهی بود. خداوند در تورات همه جا از او به مثابه یک ناجی و فرستاده بزرگ نام می برد. فرستاده ای که راستی را برای مردم به ارمغان می آورد. و اسیران یهود را از اسارت بابل رها می سازد و انصاف را برای امت ها صادر می نماید.فرستاده ای که شبان خداست. مسرت خداوند را بر خواهد آورد و معبد جدیدی برای بنی اسرائیل بنیاد خواهد نهاد. به شرق و غرب عالم خواهد رفت و تام خدای یکتا را به گوش همه خواهد شنوانید. بلی، چنین است ماجرای زندگی و فتوحات و دادگری ها و بزرگواری ها و سجایای پسندیده و منحصر به فرد اخلاقی مردی که دوهزار و پانصد سال پیش از این از پارس برخاست

+ نوشته شده در  شنبه ۲۷ آذر ۱۳۸۹ساعت 23:54&nbsp توسط آرش شاه حسینی  | 

کارگاه سنتور سازی (آرش)...
ما را در سایت کارگاه سنتور سازی (آرش) دنبال می کنید

برچسب : پادشاهان, نویسنده : akharin-savar بازدید : 98 تاريخ : دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت: 17:28